کد مطلب:33667 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:107

یاد مرگ حب دنیا را می زداید و خود خواهی نفس را می شکند











ادیان همواره برای زدودن حب دنیا، یاد مرگ را بسیار توصیه كرده اند. روشن است كه یاد مرگ و دفع حب دنیا همواره آدمی را به كفاف و عفاف دعوت می كند و بهره برداری گزاف و بی رویه از این عالم را محدود می نماید. و از همه بالاتر زمینه ی بسیار مساعدی برای پرورش صفات نیك در دل آدمی بوجود می آورد. چرا كه به تعبیر مولوی «مادر بتها، بت نفس شماست». و خاصیت اصلی نفس نیز خود خواهی و خودبینی است. انسان برای محدود كردن و دفع این خود بینی هر چقدر كه بر سر نفس بكوبد، مطلوب است. از عظیم ترین و موثرترین كوبنده های نفس همانا یاد موت است. این امر گرانمایه را باید به هر نحو ممكن زنده نگاه داشت. این سخن به هیچ وجه به معنای دست و پای بستن و عجز پیشه كردن (به معنای مذموم آن) و تلخ كردن زندگانی نیست. بلكه دقیقا به معنای گشودن زنجیرها می باشد. در آمدن این معنا به ذهن آدمی، انواع دلبستگی های ناصواب را از او خواهد زدود. و او را نه تلخكام، كه شیرین كام خواهد كرد. تلخكامی نتیجه ی اسارتهاست و اگر زنجیر این اسارتها گشوده شود، به جای تلخی اسارت، شیرینی آزادی خواهد نشست.

به همین دلیل است كه كسی همچون مولوی با آنكه مردی مرگ اندیش بود، در زندگی بسیار طربناك بود. مرگ اندیشی و طربناكی دو روی یك سكه اند. به خصوص اگر آدمی درین مرگ وعده ملاقات هم ببیند:


دشمن خویشییم و یار آنكه ما را می كشد
غرق دریاییم و ما را موج دریا می كشد


زان چنان شیرین و خوش در پای او جان می دهیم
كان ملك ما را به شهد و شیر و حلوا می كشد...


(دیوان شمس)

خداوند را می خوانیم كه درهای رحمتش را به روی ما بگشاید. دست نوازشش را از سر این امت بر ندارد. و به ما توفیق مجاهدت با نفس و شفقت بر خلق عنایت بفرماید.

والسلام علیكم و رحمه الله.

[صفحه 241]


صفحه 241.